چقدر ممکن است برخی از اشتباهات در محتوا هزینه داشته باشد؟
خوب، تنها یک غلط املایی باعث شد که یک شرکت ژاپنی در چند ثانیه ۲۲۵ میلیون دلار از دست بدهد. البته، این اتفاق سالها قبل از عصر تکنولوژی رخ داد، اما چنین اشتباهاتی هنوز هم در سناریوی بازاریابی محتوای کنونی فراوان است و موضوع تنها غلط املایی نیست بلکه یک حلقه مفقوده در استراتژی محتوا نیز اغلب نادیده گرفته میشود. روزانه، ما مقدار زیادی محتوای بصری و نوشتاری مصرف میکنیم و هر دقیقه استانداردها بالاتر میرود. با این حال، اشتباهات در استراتژیهای محتوا و فرآیند همکاری خلاقانه میتواند به شهرت برند شما آسیب زیادی وارد کند. در این راهنما، ما شما را از قربانی شدن در بلایای اثبات ناکارآمد با مثالها و راهحلها نجات خواهیم داد.
پس بیایید شروع کنیم!
محتوا شامل انواع اطلاعات موجود در رسانههای ارتباطی است. هر چیزی که در اطراف ما وجود دارد، از کتابها، هنر فیزیکی، صدا و تصاویر گرفته تا فیلمها، سریالها و رویدادهای زنده، یک نوع محتوا محسوب میشود. بازاریابی محتوا جایی است که محتوا به طور استراتژیک تولید، منتشر و ترویج میشود تا آگاهی از برند شما را در پلتفرمهای مختلف افزایش دهد. برای خالقان، مخاطبان الهامبخش آنها هستند. چه در تعاملات روزمره ما با رسانهها به صورت آنلاین یا حضوری، ما همیشه در معرض مقدار زیادی محتوا قرار داریم. صرفنظر از حوزه تخصصیشان، هزاران سازمان در سراسر جهان محتوا ایجاد و به اشتراک میگذارند. با وجود اینکه بسیاری از بینندگان محتوای شما را به اشتراک میگذارند، حتی رایجترین اشتباهات محتوا میتوانند باعث سقوط تصویر برند شما شوند، منجر به از دست دادن سرمایههای جدی شوند و بله، این موضوع خجالتآور است.
5 نوع محتوا که در بازاریابی استفاده میشود، چیست؟
با گرایش به سمت بازاریابی دیجیتال و توسعه پلتفرمهای آنلاین پیشرفته، خلق محتوا در چند سال گذشته به طور قابل توجهی تکامل یافته است. پس به 5 نوع اصلی محتوایی که امروزه در بازاریابی استفاده میشود، نگاه کنید:
1. اینفوگرافیک
از بین تمام محتواها، انفوگرافیکها تاثیرگذارترین هستند و متاسفانه کمترین استفاده را توسط بازاریابان دارند. آنها بیشتر به طور جدی توسط پیشبینیهای کسب و کار، انجمنهای تحقیقاتی و صنعت بهداشت مورد استفاده قرار میگیرند. البته، نمیتوان از انفوگرافیکها در همه جا استفاده کرد و نباید آنها را به زور در محتوای خود جای دهید. اما انتخاب گرافیکها و استراتژی درست میتواند این فرمت محتوا را به پتانسیل واقعی خود برساند.
2. مطالب بلاگ
بلاگها هنوز هم بزرگترین منبع محتوای آنلاین را تشکیل میدهند. امروزه، برندها و سازمانها بیشتر مایل هستند از طریق محتوای خود ارزش ارائه دهند تا اینکه به عنوان یک ابزار بازاریابی عمل کنند. سرعت تبادل دانش فراتر از حوزه فیزیکی و در سراسر جهان تنها چند ثانیه است. حتی الان، شما این بلاگ را میخوانید که به منظور ارائه راهنمایی برای بازاریابان و کمک به آنها برای تجهیز مدلهای کاریشان با منابع مناسب طراحی شده است.
3. محتوای رسانه های اجتماعی
شبکههای اجتماعی هرگز ناکام نمیمانند که هر لحظه از روز ما را با ورود محتوای جدید بمباران کنند. این فضا رقابتی است و با انواع محتواها مانند تصاویر، متون، ویدیوها و موارد دیگر پر شده است. کسبوکارها امروزه از شبکههای اجتماعی استفاده میکنند همانطور که زمانی از بیلبوردها برای تبلیغات در مقیاس بزرگ استفاده میکردند. رسانه های اجتماعی نقش مهمی در تفکیک ابزارهای بازاریابی سنتی از دیجیتال دارند. این روش، هزینهای کمتری دارد و کاربرپسند است و فراتر از محدودیتهای جغرافیایی گسترش مییابد.
4. محتوای ویدیویی
پلتفرمهایی مانند یوتیوب و اینستاگرام تعریف ما از استفاده از ویدیوها در بازاریابی را دوباره تعریف کردهاند. نه تنها این، بلکه ویدیوها بخش جداییناپذیری از محتوای وبسایت و حتی محتوای زنده شدهاند. آیا ما همه توسط تصاویر سهبعدی تبلیغات تجاری در میدان تایمز نیویورک شگفتزده نشدهایم؟
5. آگهی ها
تبلیغات محتوایی و بازاریابی محتوا اساساً دو حوزه متفاوت هستند. بازاریابی محتوا باعث ایجاد سرنخهای ارگانیک و آگاهی از برند میشود. در همین حال، تبلیغات محتوا روش پرداختشدهای برای انجام این کار است. این نزدیکتر به نحوه انجام کمپینهای تبلیغاتی قبل از انقلاب دیجیتال است. با این حال، محتوای مبتنی بر تبلیغات همچنان محتوا است. و همچنان در کسبوکار بازاریابی، اگرچه به شکل متفاوتی، برتری دارد. از تبلیغات گوگل، تبلیغات در شبکههای اجتماعی گرفته تا تبلیغات تجاری ویدیویی در یوتیوب و، همانطور که بالاتر ذکر شد، تبلیغات زنده، همه آنها همچنان به اندازه همیشه مرتبط باقی میمانند.
۱۴ اشتباه رایج محتوا که باید از آنها اجتناب کنید:
ممکن است اینفوگرافیکهای شما جذاب باشند، بلاگها و کتابهای الکترونیکی آموزنده باشند و تصاویر و ویدیوهای شما همه را شگفتزده کنند. اما اگر فرایند طراحی گرافیکی شما روان نباشد، تیم شما در همکاری با یکدیگر ممکن است با مشکل مواجه شوند و محتوای شما مملو از اشتباهات و ایدههای کمرنگ باشد که دیگر استراتژی محتوای شما کارآمد نیست. در اینجا برخی از اشتباهات رایج محتوا، دلایل رخ دادن آنها و روشهای اجتناب از آنها آورده شده است تا به شما کمک کند از افتادن به دام خطاهای خلاقانه متوسط فراتر بروید و کمپینهای بازاریابی محتوای خود را به طور مؤثرتری اجرا کنید:
1. ساده نکردن فرآیند محتوای خود
تنظیم دستورالعملها، طراحی یک جدول زمانی پروژه و استفاده از ابزارهای مدیریت کسبوکار مناسب برای هر جریان کاری خلاق در این دوران ضروری است. تیم شما ممکن است به صورت دورکاری یا در دفتر کار کند. به هر حال، فرآیند خلق محتوای سادهسازی شده اطمینان میدهد که همه بهروز و پربازده باقی بمانند. یکی از اشتباهات بزرگ که از نداشتن فرآیند خلاقانه ساختاریافته ناشی میشود، تأخیر در مهلتها و انجام تنظیمات لحظه آخری است که در نهایت منجر به بروز بسیاری از اشتباهات و غلطهای املایی در پیشنویس نهایی میشود. شما میتوانید با تنظیم دستورالعملها و جدولهای زمانی دقیق و اطمینان از روان بودن گردش کار برای همه اعضای تیم، از گرفتار شدن پشت سر هم جلوگیری کنید.
2. عدم مستندسازی استراتژی محتوای خود
با وجود میلیونها کار دیگر که باید انجام دهید، این ممکن است بی اهمیت به نظر برسد. با این حال، داشتن یک استراتژی محتوای مستند به شما کمک میکند تا در حین پیشرفت، موارد را بررسی کنید و همه افراد تحت رهبری شما را در یک صفحه نگه دارید. انسانها موجوداتی فراموشکار هستند، پس فقط آن را در ذهن خود نگه ندارید. ما به دلیلی اسناد داریم، درست است؟ از ابزارهای مدیریت کسبوکار استفاده کنید تا خودتان و تیمتان را کنترل کنید.
3. کار کردن بدون تحلیل مخاطب
اگر مخاطب خود را درک نکنید، محتوای شما بیارزش خواهد بود. بزرگترین سوءتفاهم در بازاریابی محتوا این است که شما مخاطب خود را از تحقیقات ماه گذشته میشناسید. پس محتوای باکیفیت نیاز به تحقیق و تحلیل مداوم مخاطب دارد تا اطمینان حاصل شود که شما کلمات درست را در زمان درست به بیرون میدهید
4. نداشتن روند بررسی و تأیید
این موضوع به یک سخنرانی بیپایان تبدیل خواهد شد، پس بیایید آن را کوتاه کنیم. هر خطا در تولید محتوا از دیدگاه سازنده، طبیعی است. این یک نمایش تکنفره نیست. ایجاد یک فرآیند بررسی و تأیید برای تیمهای خلاق ضروری است. حتی بهتر است که تمام اعضای تیم و ذینفعان را در یک پلتفرم واحد جمع کنید و هر بار که به یک نقطه عطف رسیدید، یک چرخه بررسی را طی کنید. این کار جریان کار را بهبود میبخشد و همچنین اطمینان از رعایت استانداردهای برند را فراهم میکند و پروژهها را سریعتر به مهلتهای مشخص میرساند.
5. عدم ثبات و انطباق با برند
باید بدانید که این امر زمانی اتفاق می افتد که استراتژی محتوا یا فرآیند بازخورد منظمی نداشته باشید. رقابت برای انتشار محتوای بیشتر و رویکرد پراکنده برای ایجاد محتوا منجر به ناهماهنگی و عدم رعایت استانداردهای برند خواهد شد. استراتژیستهای شما نمی دانند که چه چیزی باید در طرح اولیه گنجانده شود. نویسندگان و ویراستاران نمی دانند که آیا با تصویر برند مطابقت دارد یا خیر. مهمتر از همه، مخاطبان شما در مورد هویت برندتان سردرگم خواهند ماند. از کانالهای ارتباطی مناسب و ابزارهای همکاری استفاده کنید تا به شما کمک کنند تا رعایت استانداردهای برند را برای استراتژی محتوای کسبوکار خود تضمین کنید.
6. پیگیری نکردن معیارهای مربوطه
از ردیابی شاخصهای پیشرفت کلیدی (KPIs) گرفته تا بازرسیهای محتوا، اطمینان حاصل کنید که با جمعآوری دادههای مرتبط در مورد عملکرد محتوایتان، در رأس زنجیره باقی بمانید. ما پیشنهاد میکنیم که حداقل دو بار در سال، بسته به استراتژیهای سالانهتان، بازرسیهای محتوا انجام دهید. این کار به شما کمک میکند تا در صورت نیاز، رویکرد خود به محتوا را اصلاح کنید.
7. بی توجهی به کانالهای خود
اگر سازمان شما چندین کانال بازاریابی و پلتفرمهای رسانههای اجتماعی را مدیریت میکند، رایج است که چند پلتفرم کمکارایی یا کمجمعیت را نادیده بگیرید و محتوایی با کیفیت پایین برای آنها تولید کنید. این بدترین کاری است که میتوانید با کسبوکار خود انجام دهید. این کار به تصویر برند شما آسیب میزند و اعتبار شما را کاهش میدهد. به جای تصاحب هرچه بیشتر پلتفرمها، ما پیشنهاد میکنیم که کسبوکارها روی پلتفرمهایی که بیشترین ارتباط را با حوزه تخصصی و نوع محتوایی که تولید میکنند دارند، تمرکز کنند.
8. عدم هدف گذاری
هنربدون هدف اصلا هنر نیست. به همین ترتیب، تولید محتوا بدون تعیین اهداف بیمعنی است. شما باید تعیین کنید که میخواهید این یک قطعه محتوا چه دستاوردی داشته باشد:
- باید به چه کسی برسد؟
- چه کاری انجام خواهد داد، آگاهسازی میکند یا الهامبخش است؟
- به دنبال چه نوع پاسخی هستید؟
این سوالات قبل از شروع سفر تولید محتوای شما ضروری هستند. آنها همچنین به شما کمک میکنند تا اساس استراتژی محتوای خود را پیریزی کنید. هنگامی که هدف محتوای شما روشن شود، احتمال خطا کاهش مییابد.
9. عدم انجام تست A/B
این اشتباه در راستای سنجش ناکارآمد معیارها و عدم وجود اهداف است. اگر بدانید که میخواهید چه دستاوردی داشته باشید، مرحله دوم آزمایش این است که ببینید چگونه نسخههای مختلف عمل میکنند. این کار میتواند با انجام آزمایشهای اولیه یا انتشار در مقیاس کوچک برای به دست آوردن نتایج فوری قبل از رفتن به مقیاس بزرگ با پروژه محتوای شما انجام شود. فرصتهایی را برای استفاده از تیم خود به عنوان شرکتکنندگان جستجو کنید و از آنها بخواهید بازخورد خود را ارائه دهند؛ در پایان روز، همه ما مصرفکنندگان اشکال مختلفی از محتوا هستیم، بنابراین بینش آنها به اندازه مخاطب عمومی اهمیت دارد.
10. عدم تولید محتوای نوآورانه
زمانی که تیمهای خلاق نمیتوانند به طور مؤثر همکاری کنند، معمولاً سریعتر خسته میشوند. بسیاری از سازمانها در سیاه چاله ایدههای منسوخ و کاهش بهرهوری در تولیدکنندگان محتوا فرو میروند. تمام راهحلهای ذکر شده در اینجا قطعاً بهرهوری تیم شما را بهبود میبخشد و به آنها کمک میکند تا از حباب محتوای عمومی خارج شوند.
11. عدم برنامهریزی رسانهای و توزیع
معمولاً سازندگان و توزیعکنندگان به طور جداگانه و بدون هیچ تماسی در زمان واقعی کار می کنند. این می تواند منجر به تفسیر نادرست از هدف پشت هر محتوا و افشای نادرست شود. همانطور که قبلاً گفتیم، بهترین راه برای به حداقل رساندن این ایراد این است که انواع متخصصان تیم خود را در یک پلتفرم بیاورید تا در زمان واقعی در مورد موضوعات مربوط به هر پروژه بحث کنند و بازخورد همه را در محل دریافت کنند.
12. تولید ضعیف و همکاری تیمی
اگر تیم های شما از راه دور کار می کنند یا ذینفعان شما از راه دور با هم ارتباط برقرار می کنند، حفظ ارتباط و همکاری خوب دشوار می شود. اعضای تیم شما احتمالاً نشانه ها و دستورالعمل های ضروری را از دست خواهند داد. همکاری خوب نیز برای فرآیندهای بازخورد و تایید موثر مهم است. استفاده از نرم افزارهای مدیریتی و مشارکتی باعث بهبود ارتباطات درون تیم و تقویت فرآیند تولید می شود.
13. عدم خرید از افراد خارج از سازمان شما
هنگام ارائه یک ایده جدید برای پروژه محتوای بزرگ بعدی، تیم شما تحت فشار قرار می گیرد تا با شما موافقت کند. بیشتر اوقات حتی عمدی هم نیست. کار کردن برای یک سازمان با اهداف یکسان می تواند منجر به سوگیری انطباق در میان افراد گروه شود. برای اینکه خود و سازندگانتان را قبل از تصمیم گیری بسیار ضعیف بررسی کنید، باید با افراد خارج از سازمان یا پروژه تماس بگیرید و از آنها بازخورد عینی آنها را بخواهید. گاهی اوقات آنچه ایده عالی به نظر می رسد واقعاً آنقدرها هم عالی نیست.
14. عدم توجه به روندهای بازار
کارمندان، مدیران و بازاریابها گاهی اوقات فراموش میکنند که هنگام کار در گروههای نزدیک به هم، به روندهای بیرونی توجه کنند. بخشی از وظیفه مدیران و تحلیلگران این است که همه را در طول مدت پروژه با آخرین حرکات رقبا و روندهای محبوب بازار بهروز نگه دارند. گاهی اوقات یک رویداد تصادفی میتواند به فرصتی برای شما تبدیل شود تا بتوانید محتوا و دسترسی صدای برند خود را گسترش دهید. هوشیار ماندن به شما کمک خواهد کرد تا به محض پیش آمدن چنین فرصتهایی از آنها استفاده کنید.